گــریان شده دلـــــم….
همچـــون دختـــرکـــی لجبـاز…
پا به زمین می کـــوبد…
تـــو را میـــخواهد…. فقط “ تـــــــــو ” را…

آزارم میدهد،
فکر اینکه نیستی و نخواهی بود،
ولی یادت و فکرت در خاطرم همواره هست . . .

باید رفت حتی با ترس !
وقتی مطمئن از ماندن نیستی ، رفتن یقین است …

وقتی چاره ای نمی ماند!
وقتی فقط میتوانی بگویی
هرچه باداباد
حتی اگر دل کوه هم داشته باشی
گریه ات میگیرد …

محکم ببار باران!
نم نم علاج زخم هایم نیست…

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی

دلم نگرفته از اینکه رفته ای …
دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی … !!!

دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …

همیشه برایم سوال است :
اگر قرار بود روزی او را نبینم ، چرا خدا خواست که دوستش داشته باشم ؟

هنوز هم مثل انشاهای دوران دبستان با نتیجه گیری مشکل دارم …
“چرا رفتی ؟”

خــــــدایـــا:

دلــــــم را آنانی میشــــــکنند

که هرگز دلــــــم به شکستــــــن دلشان راضــــــی نمی شود … .

تلخی روزگار اینه که خیلی چیزا رو میشه خواست…….!! ولی نمیشه داشت……!!!!!

خسته ام ،

مثل درخت سروی که سال ها در برابر طوفان ایستاد و روزی که به نسیمی دل داد ، شکست…

فراموش شدن همیشه از نبودن نیست ! گاهی از نزدیک شدن زیاد فراموش میشی . . !!

ســـر ســـری رد شـــو و زنـدگـــی کـــن

، دقــــت ….. “د ق ت ” مــی دهـد ،

از مـــا گــفـتـن بود…………!!!!!!!!

سلامتی کسایی که تو خاطرمون “ابدی” هستن اما تو خاطرشون “عددی” نیستیم

گـاهــی نمـی دانــی

از دسـت داده ای ..

یـــا

از دسـت رفـــتـه ای…

خودت باش!به اعتماد هیچ شانه ای اشک نریز…به اعتبار هر اشکی هم شانه نباش!آدمی به خودی خود نمی افتد،اگر بیفتد،از همان سمتی می افتد که تکیه کرده است!!!

همیشه دلتنگی به خاطر نبودن کسی نیس

گاهی بخاطر بودن کسیه که

حواسش به تو نیست …

زخم ها” خوب می شوند!

اما “خوب شدن” با

“مثل روز اول شدن” خیلی فرق داره ..

غمگینــم …

مثل عکسـی در اعلامیــــهی ترحیـــــم. . . .

کـــه ” لـــبخنــدش ” .. دیگــران را ” مـی گــریـانـد “

دل مثل چسب میمونه، چند بار که بِکَنی دیگه نمی چسبه…

دلم آسمان ابری “جمعه ای” است ، که می گیرد و نمی بارد !

روزگار میخندی ؟

کمی حرمت نگه دار …

مگر نمیبینی سیاهپوش آرزوهایم هستم !

گاهی آدم ته میکشه

ساعت شنی نیست که سر و تهش کنی و دوباره از اول شروع شود

آدم گاهی تمام میشود…..!

درد یعنی…

سر آدم به همان سنگی بخورد … 

که به سینه میزد….

چقدر سخته ، تو دنیا هیچ چیز غیر قابل توضیح تر از این اتفاق نیست که آنکه من بزرگش کردم ، کوچکم کرد !

از ما که گذشت ! اما …. اگر در سرت “هوای خداحافظی” داشتی ، از همان ابتدا … سلامی نکن ؛ لطفاً 

آرام میروم ، آنچنان آرام که ندانی کی‌ رفته ام اما وقتی‌ جای خالیه مرا ببینی‌ آنچنان سخت رفته ام که تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی !

وای از لحظه یی که یک چیزی یادت می آید تا برایش بگویی ؛ اما حیف که دیگر اویی نیست تا بشنود . . .

به بعضی ها باید گفت :
عزیزم من پین کد نیستم که بهت سه بار فرصت بدم …

تو مثل زمین قدرت جاذبت فوق العادست !
اما کاش از پستی بلندی هاش ، پست بودن رو یاد نمیگرفتی . . .

فهمیده‌ام که نفرت هم مثل دیگر احساسات ، مثل عشق ، قیمت دارد !
تنفر را هم نباید خرج هر کسی کرد . . .

نگران اشک‌ هایم نباش !
از لبخندم بترس که معنایش اشک‌ های فردای توست . . .

گاهی دلت از کسایی میگیره که فکر می کردی با تمام آدمهای کنارت فرق دارن !
خودشون . . .
دنیاشون . . .
زندگیشون . . .
و بعد بفهمی که دنیایی ندارن که بخوان به خاطرش زندگی کنن ، این آدما وجودشون توی ذهنتم زیادیه چه برسه توو زندگیت !

اصولا آدم هایی که ارزش دوست داشته شدن را ندارند درست همان آدم هایی هستند که ما مصرانه سعی می کنیم دوستشان داشته باشیم . . .
قانون حماقت ما نیازی به اثبات ندارد !

ناراحت چی هستی عزیزم ؟
آغوشت مثل پرانتز برای همه جا داره !
به کارت برس

حالا اشکها هم شبیه تو شده اند گریه که میکنم نمی آیند . . .

دو ابر که عاشق یکدیگر می شوند ، بغض می کنند و یکدیگر را در آغوش می کشند اما نمی دانند این وصال نابودشان می کند . . .

اشک های تلخی که بر گورها می چکند ، حرف هایی هستند که روزگاری باید بر زبان می آمدند . . .